۱۴۰۳ بيست ارديبهشت - 12:02 ب.ظ

گفت و گو با فوادتوحیدی؛نوازنده، آهنگساز و پژوهشگردر زمینه پژوهش ازهیچ ارگانی حمایت نشده‌ام

در زمینه پژوهش ازهیچ ارگانی حمایت نشده‌ام

نوای فارس-لی لا رضایی:  فواد توحیدی از آهنگسازان، نوازندگان و پژوهشگران بنام کرمان و فرزند مرحوم سید محمود توحیدی،شاعر و عارف شهیر کرمان است که از هفت سالگی فعالیت موسیقایی خود را آغاز کرد. سپس نزد استادانی همچون داریوش برهانی،محمد صدیق،محمود خیامی،حمید ایلاقی،محمد میرزایی،داود آزاد، بیژن کامکار،علیرضا فیض بشی پور،محمد رضا درویشی، منصور مرادی و علی اکبر مرادی ،محمد رضا ابراهیمی و ... به فراگیری حرفه ای موسیقی پرداخت. آهنگسازی، پژوهش موسیقی، ترانه سرایی، نوازندگی، تدریس موسیقی، سرپرستی گروههای موسیقی ، تالیف و ... عمده فعالیت‌های این هنرمند خطه کرمان است.

مجموعه آلبومهای کویرانه (در پانزده آلبوم) با موضوع موسیقی نواحی استان کرمان، کتاب ترنم کویر (جستاری در موسیقی نواحی استان کرمان)، کتاب شیوه دف نوازی(دوره متوسطه و عالی)،دایره المعارف موسیقی نواحی کرمان، کتاب قطعاتی برای تنبور، مجموعه شعر این خودکار نمی نویسد، کتاب ریتم بازی در موسیقی، مجموعه غزل  تعبیرهای بی خوابی،کتاب کرمان سرزمین سورناها،آلبوم صدا،صدای کویرو ... عنوان آثار او هستند.

ساخت موسیفی برای فیلمهای هجرت از زمین، مستند خانه های کرمان، ماه و نخل ، سارهای بی باغ، رقص شن،انیمیشن شهرآفتاب،انیمیشن هفت سین، چاپ بیش از ۴۰ مقاله پژوهشی در کتب و نشریات داخلی و خارجی را در کارنامه هنری خود به ثبت رسانده است.

وی علاوه برا این که آهنگساز و سرپرست گروههای موسیقی ارفع، تارا،صوفی و رها از سال ۱۳۶۵ تاکنون بوده است، نوازندگی در آثار صوتی قلندروار(با صدای علیرضا افتخاری)،غوغا و از عشق گفتن (با صدای رضا رویگری)،کولی کوبی و ذوالجناح (با آهنگسازی دکتر عماد توحیدی)،حیرت آهنگ (با آهنگسازی مسعود سخاوت دوست و فواد توحیدی) را نیز به عهده داشته است.

با این هنرمند عرصه موسیقی که عنوان نخبه هنری جشنواره انجمن های مردم نهاد سراسر کشور را از آن خود کرد، گفت و گو کرده ایم:

 

*از فعالیتهای اخیرتان در زمینه پژوهش موسیقی نواحی بگویید و اینکه چه کارهای جدیدی از شما را شاهدخواهیم بود؟

آخرین کارم بررسی گوگریوهای بختیاری از مبحث نظری موسیقی بود. یعنی تحلیل تئوریک گوگریوها از نظر گردش ملودیک!

در حال حاضر هم یک کار پژوهشی رو درباره ی رقص های جنوب کرمان شروع کرده ام که این بار به جای صرفا یک سفر پژوهشی و یک کار تحقبق میدانی به ثبت حرفه ای تصاویری از رقص های آیینی و بومی جنوب کرمان که از تنوع و غنای بی نظیری برخوردار می باشد پرداخته می شود.

در کنار این کارها درگیر کارهای پایانی چاپ شیوه دف نوازی هستم. این کتاب شامل تمرین هایی برای دوره ی متوسطه ی آموزش دف است به همراه قطعاتی برای این ساز که قرار است  توسط پخش درویش خان تهران در سراسر کشور پخش بشود. استاد محندرضا درویشی هم مقدمه ای بر این کتاب نوشته اند. از ویژگیهای دیگر این کتاب که با سی دی آموزشی همراهه دو زبانه بودن آن است که به دو زبان پارسی و انگلیسی تالیف شده است.

 

*در زمینه پژوهش رقص های محلی با ممیزی های ارشاد مواجه نمی شوید؟

در جواب این سوال، باید بگویم که رقص از واژه  رخش و از فعل رخشیدن به معنای نیایش گرفته شده است ولی متاسفانه در دوران فعلی معنایی غیر واقعی و تحریف شده از آن گرفته شده است.

رقص های آیینی، پژواک عقاید و آداب و رسوم هر منطقه هستند و به طور کلی پژواک زندگی افراد هر منطقه اند. شما در رقص های کرمان می‌توانید حماسه ، جنگ آوری و نمادهایی از فعالیت‌های روزمره و همچنین عشق ، میهمان نوازی ، ترس و عبودیت رفشاهد باشید. چنین رقص های آیینی که پر از نماد و نشانه  است ،نمی‌تونه مورد انتقاد و یا سانسور واقع شود.

 

*ولی بارها شاهد بوده ایم که بسیاری از پرفومنس ها، کنسرت ها و ... به دلیل حتی حرکات موزون معلق و لغو شده اند.

چون خود من این پرفورمنس ها و کنسرتها را ندیدم، نمی‌توانم نظر کلی بدهم که آیا مشکل از کار بوده یا ناظر کار؟ ولی معتقدم هرقدر دست هنرمتد در خلق اثر بازتر باشد، به نتایج بهتری خواهیم رسید.

مخاطب مطمئنا خودتفاوت یک کار فاخر با یک کار بی محتوا را تشخیص خواهد داد. بستن دست هنرمند در خلق اثر باعث سرخوردگی و رشد بی هنری در جامعه خواهد شد.

 

*خود شما شخصا چقدر با این ممیزی ها و به قول خودتان دست بسته بودن ها مواجه بوده اید؟

من هم در مقاطعی با این مشکلات مواجه بودم. چه در مورد استفاده ازبانوان هنرمند در کارهام و چه در مورد تم عارفانه آثاری که آهنگسازی کرده ام ولی دیگر عادت کرده ام و مثل قبل دلگیر نمی‌شوم.

 

* چقدر از ابتکارات و افکار شما درگیر و دار این ممیزیها نابود شده اند و یا دشتخوش قرار گرفته اند؟

خیلی از ایده هایی که در آثارم داشته ام مورد نقد و سانسور قرار گرفته اند، ولی این ایده ها همیشه با من اند و مطمئنا یک روز فرصت ارائه خواهند یافت.

 

در چه قالبی ارائه خواهند شد که درگیر ممیزی نشوند؟

بستگی دارد در چه موقعیتی و برای چه کسانی ارائه شود. سعی می‌کنم کمی رندانگی را در خلق آثار داشته باشم که به قول معروف نه سیخ بسوزد نه کباب! هم حرفی جدید برای مخاطب داشته باشد و هم از سد ممیزی عبور کند.

 

* پس چگونه با این امور فعالیت خود را ادامه می دهید؟ چنین چیزی لطمه ای به کارتان نمی زند؟ آیا هرچیز را همانگونه که باید می توان با توجه به این مساله ارائه داد؟

یادم می آید روزی یک خبرنگار شغل من را پرسید و من پاسخ دادم من گنج پیدا می‌کنم.

عشق به فرهنگ و هنر باعث شوق ادامه در من شده است.هر یافته پژوهشی برای من حکم یک گنج را دارد. هیچ‌کس در کارهای پژوهشی از من حمایت نکرده است ولی اعتقاد قلبی به کار باعث پویایی و ادامه ی پژوهشهایم شده است.

 

*تاکنون کتابهای بسیاری در زمینه دف و دف نوازی نوشته شده است. آیا این تعداد کتاب آموزشی برای سازی همچون دف کافی نیست؟ چه الزامی به تالیف کتابهای جدیدتر در زمینه دف نوازی هست؟

تالیف کتاب دف برای اولین بار توسط برادرم دکتر سید عماد توحیدی انجام شد و در حال حاضر هم جزو پرفروش ترین کتابهای آموزش موسیقی در کشور است. به نظر من باید صبر کرد تا نتیجه ی کار مشخص بشود و این زمان است که مشخص می کند آیا یک متد آموزشی مورد اقبال بوده و یا مثل بیشتر کتابهای دیگر حتی به چاپ دوم هم نمی‌رسد!؟

 

*کار پژوهش و تحقیق در ایران، بسیار زمان بر و هزینه بر است. چگونه دست به چنین کاری می زنید؟ آیا حمایتی از شما و فعالیت های این شکلی شما می شود؟

خیلی سخت است ولی شخصا هزینه ها را متقبل می شوم و همانگونه که گفتم هیچ کس تاکنون حمایتی از من نکرده است.

 

*به هر حال برای انجام هر کاری باید هزینه شود . این هزینه ها از کجا تامین می شوند؟

هزینه از درآمدی است که از آموزش موسیقی به دست می‌آورم. البته این درآمد بسیار ناچیزاست ولی با کمی سختی دادن به خودم سعی می‌کنم به پژوهش‌هایم هم کمک کند. البته لطف دوستانم در همراهی من در این سفرها و تقبل بخشی از هزینه ها هم مایه ی دلگرمی بوده و هست.

 

*باتوجه به سیر شناخت جامعه از سازی مثل دف به نظر می رسد مشکلات بسیاری را از سرگذرانده باشید. از این مشکلات بگویید.

وقتی که من دف نوازی را شروع کردم بسیاری از مردم اصلا دف را نمی‌شناختند. آن روزها حتی در بعضی اجراها به من اجازه ی حضور در کنار سایر اعضاء گروه داده نمی‌شد و می‌گفتند زشت است یکی روی سن دایره بزند! و من مجبور بودم پشت سن ساز بزنم و با میکروفنی که به من داده می‌شد فقط صدای سازم شنیده می‌شد. دوران سختی بود. در جشنواره ی فجر هم فقط گروه‌های کردستان و کرمانشاه و من از کرمان دف نوازی می‌کردیم و مثل امروز این ساز شناخته شده نبود ولی جنگیدیم و جایگاه این ساز را محکم کردیم.

 

*وضعیت موسیقی کرمان چگونه است؟

موسیقی کرمان یکی از متنوع ترین انواع موسیقی در کشوراست. بیشتر از سی و پنج نوع ساز مختلف نواحی در این استان رایجه و نمونه های پر تعدادی از انواع موسیقی و مقامها و ترانه ها و آوازهای بومی....این تنوع چند دلیل دارد.یکی وسعت بسیار زیاد این استان به عنوان پهناورترین استان کشور و همچنین وجود اقوام و نژادهای گوناگون در این استان...همانطور که شاید بدانید به جز ترکمن ها تمام اقوام و نژادها در کرمان زندگی میکنند و هر کدام از اینها موسیقی و ابزار اجرای موسیقی خاص خود را دارند.

 

*موسیقی ایران چطور؟

وضعیت کلی موسیقی هم وضعیت ایده آلی نیست. هنوز کسانی هستند که به صورت بنیادی با این هنر مشکل دارند .دلیل این مشکل هم عدم شناخت واقعی از موسیقی است. در کنار این مساله ورود سیاست به تمام حوزه ها باعث شده است که همه چیز به عنوان یک ابزار سیاسی تلقی شود و از ماهیت واقعی خود دور شود. در بسیاری موارد آرمان هنر برای هنر به هنر برای سیاست تعقیر موضع داده است. موسیقی هم از این قاعده مستثنی نیست!

 

*وضعیت آموزش موسیقی را چگونه ارزیابی می کنید؟

وضعیت آموزش موسیقی از نظر علمی بهتر شده ولی این نکته فراموش شده که بعضی از بخش های موسیقی ما مثل ردیف نوازی و یا جواب آوازها و بداهه نوازی‌ها با تدریس آکادمیک و علمی به جایی نمی‌رسند و آموزش اینها به همان روش سینه به سینه موفق تره و احساس مجریان را بیشتر می‌کند.

 

می توان به جهانی شدن این ساز اندیشید؟

به نظرم نخست باید به فکر جهانی کردن موسیقی ایرانی باشیم و سپس به فکر جهانی کردن سازهایمان. البته  این توضیح را هم بدم که سالهاست دف جزو سازهای اصلی که من کار می‌کنم نیست و من بیشتر به نواختن تار و سه تار و تنبور مشغولم تا نواختن دف.

 

*بر اساس این صحبت های شما مردم تفاوت دف از دایره را نمی دانند. اگر قرار باشد به زبان ساده برایشان معرفی کنید چه می گویید؟

نمی‌دانستند. ولی الان دیگر بیشتر مردم می‌دانند که دایره هم از سازهای مهم ایران است که مخصوصا در زمان قاجار مهم ترین ساز کوبه ای ایران بوده است. پوست نازک و کوچکی دایره صدای زیرتری را نسبت به صدای دف تولید می‌کند و همین باعث می‌شود که تکنیک نواختن بیشتر با انگشتان باشد تا با کف دست. صدای دایره برای موسیقی‌های نشاط آور مناسب تر است  و برای ترانه ها و آهنگ‌هایی با تمپوی بالا بیشتر به کار می‌رود ولی صدادهی دف روح عرفانی تری را با خود دارد و برای همین هم با عرفان موسیقی ایرانی بیشتر عجین است.

 

*انتشار کتاب شعرتان به کجا رسید؟

مجموعه غزلم به نام «تعبیرهای بی خوابی» به زودی به چاپ سوم می‌رسد و کتاب شعرهای آزادم به نام «این خودکار نمی‌نویسد» که در حال حاضر نایاب است، قراراست با شعرهای جدیدم کامل تر و منتشر بشود.

 

*این کتاب در ادامه دیگر کارهای شما در این زمینه است؟

این دو کتاب تنها کتابهای شعر من بوده اند که با مجموعه ی جدیدم  سه کتاب می‌شوند. قبل از این کتابها اشعارم به طور پراکنده در کتابها و نشریات به چاپ رسیده بود.در فکرچاپ یک مجموعه عکس هستم که نخست در یک گالری به نمایش برسد و بعد در قالب یک کتاب منتشر بشود.

 

* شما تجربه فعالیت در عرصه های مختلف هنری را داشته اید. از سرودن شعر گرفته تا نوازندگی دف و تمبک و تار و .. و همین طور ساخت موسیقی فیلم. به نظر می رسد مخاطب در شناخت شما سردرگم می شود. بیشتر خودتان را مشغول کدامیک از فعالیت هایی که تاکنون داشته اید، می کنید؟

واقعیت این است که من خودم هم در کار خودم مانده ام. از تجربیات سال‌های خودم در ورزشهای رزمی و شنا و غواصی بگیرید تا شعر و ادبیات و موسیقی و کاریکاتور و خلق آثار حجمی! برای همین فقط می‌توانم بگویم ذهن تنوع پذیری داشتم و به هیچ کدام از حس‌هایم نه نگفته ام!

 

*درخصوص جشنواره موسیقی نواحی بگویید که شروع نشده ناتمام ماند!

البته ظاهرا تمام نشده و قرار است اردیبهشت ماه برگزار بشود ولی متاسفانه روند برگزاری خیلی امیدوار کننده نیست. چند روز پیش آقای احمد صدری مشاور موسیقیایی دبیر جشنواره هم با دلخوری تمام استعفا دادند. به نظر می رسد بیشتر بودجه ی موسیقی کشور باید صرف برنامه ی نمایشی موسیقی فجر بشود تا جشنواره ی موسیقی نواحی!

 

*ساخت موسیقی برای فیلم چه تفاوتی با موسیقی های دیگر دارد؟ دستتان بر اساس داستانی که فیلم دارد، بسته نمی شود؟

موسیقی فیلم همانطوری که از نامش برمی آید باید ابزاری باشد برای هدایت ذهن مخاطب در درک مطالب تصویری .برای همین نباید آنقدر رو باشد که از فیلم بیرون بزند و به یک عنصر مستقل تبدیل شود. بهترین نوع موسیقی فیلم موسیقی ای ست که شنیده نشود بلکه به همراه تصاویر دیده شود.

 

*گروه موسیقی ای که خودتان مسولیت آن را به عهده دارید، در چه حالی است؟ برنامه ای نخواهید داشت؟

گروه موسیقی عرفانی ارفع به همراه گروه سه تار نوازان و تنبور نوازان ارفع در حال تمرین مستمر و فشرده هستند و قراره که در اردیبهشت ماه کنسرتهای خود را شروع کنند.در ضمن به زودی کنسرتی دو نفره با استاد علی اکبر مرادی خواهم داشت.

 

*چه اصراری به این کار است و به گفته ای چه اصراری به از این شاخه به آن شاخه پریدن است؟ این کارتان را در حرفه اصلی سخت نمی کند؟

نه...من یا کاری را شروع نمیکنم و یا اگر شروع می‌کنم حتما به نتیجه می‌رسانم. در تمام این رشته ها هم سعی کرده ام خود را به مرحله ی مربی گری و آموزش برسانم.

 

*در این راستا موفق بوده اید؟

موفقیت در گرو نظر منتقدین و مخاطبان است. خودم از کارهایم راضی بوده ام چون کارهایم گویی کودکان من هستند که چه بد و چه خوب مال من اند.

 

*کار سازهایی که به موزه سپردید به کجا انجامید؟

سازهایی که دراصفهان و تهران اند، خریداری شده اند و دغدغه ای هم برای آتها ندارم ولی سازهایی که در موزه ی سازشناسی کرمان اند هنوز بعد از دوازده سال در بلاتکلیفی به سر می‌برند. تعدادی از آنها خریداری شده اند ولی بیشتر آتها با اینکه خریداری نشده اند با عنوان مجموعه خریداری شده به معرض نمایش درآمده اند و تعدادی هم در انبار موزه در وضعیتی فاجعه آمیز در حال از بین رفتن هستند. در کنار آنها تعداد زیادی سند موسیقیایی ، وسایل قدیمی پخش موسیقی و عکسهای قدیمی که توسط برادرم عماد توحیدی و دوستان دیگر به صورت امانی در اختیار موزه قرار گرفته اند در بدترین حالت ممکن نگهداری می شوند.

 

*به هر حال در جشنواره فجر هم می توان بخشی را به موسیقی نواحی اختصاص داد. در این جشنواره موسیقی محلی هم دیده می شود و خیلی ها بر اساس این موسیقی حضور می یابند.

بخش موسیقی نواحی جشنواره ی فجر همیشه ضعیف بوده و یک سری گروههای مشخص که معمولا هم از جاهایی حمایت میشوند به این جشنواره راه پیدا میکنند.مسلما این گروهها نماد موسیقی نواحی کشور نیستند.

 

*اتنوموزیکولوژی  که عمده فعالیت شماست را فقط در زمینه موسیقی کرمان دنبال می کنید؟

نخیر....گه‌گاهی به سراغ موسیقی سایر استانهای دیگر هم رفته ام. مشاور پروژه ی رقص های ایران هم بوده ام که تجربه ی بسیار خوبی بود.

 

*چرا خود شما شخصا اقدامی برای نجات این سازها نمی کنید؟ چه کسی می تواند در کنار شما به این مهم کمک کند؟

خیلی وقت این درگیری‌های اعصاب خردکن را ندارم و ترجیح می‌دهم زمان این مشکل را حل کند. واقعا هیچ کس نمی تواند در این زمینه کمکی کند.

منبع : اختصاصی نوای فارس
به اشتراک بگذارید :
برچسب ها


عضویت : telegram.me/joinchat/AzEeHDus0u0ht5Y_Qi2E0Q